داستان کهنترین هتل جهان
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۶۳۳۴۶
اصفهان دارای جاذبههای تاریخی بیشماری است که بیشتر آنها را در اطراف زایندهرود میتوان دید اغلب بناهای تاریخی مربوط به دوران حکومت صفویان میشود. یکی از این آثار تاریخی هتل عباسی است که بهعنوان کهنترین هتلهای جهان از آن یاد میشود.
به گزارش خبرنگار ایمنا، شهر اصفهان با دارا بودن آب و هوایی نیمه معتدل در قلب فلات کشور ایران واقعشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هتل عباسی بزرگترین هتل موزه جهان است. بهدلیل اقامت در فضایی باستانی بسیاری از گردشگران این هتل را برای اسکان انتخاب میکنند. این هتل شامل چند ساختمان سهطبقه میشود و درمجموع ۲۲۵ اتاق دارد که در آنها حدود ۵۰۰ تخت قرار دادهشده است. هتل عباسی شامل اتاقهای استاندارد، چشمانداز، پردیس، سوئیت پردیس، سوئیت قاجار و سوئیت صفوی میشود.
بنیان هتل عباسی اصفهان چیست؟عبدالمهدی رجایی، دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان درباره تاریخچه هتل عباسی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: بنیان هتل عباسی اصفهان، کاروانسرای مدرسه چهارباغ است. این کاروانسرا به نامهای جده و مادرشاه و «سرای فتحیه» نیز خواندهشده و یادگاری از آخرین پادشاه صفوی است که آن را وقف مدرسه چهارباغ کرده بود. در وقف نامه چهل صفحهای «مدرسه مبارکه جدید سلطانی» نوشتهشده در ۱۲۳ ق، درباره این رقبه آمده است: «تمامت قطعه زمین معینة واقعه در جنب مدرسه رفیعه، مبارکه مزبوره و حجرات کاروانسرای جدید مبنی است در اراضی مذکوره با عمارات و حجرات و سایر اعیانات مستحدثه». این وقفنامه، تعمیر این کاروانسرا را یکی از موارد هزینه کردن درآمدهای موقوفه دانسته است.
وی ادامه داد: گزارش زیادی از این کاروانسرا در منابع قاجاری نیامده است، شاید به این دلیل که این کاروانسرا بعد از حمله افغان ویرانه شده بود. البته تصویری که «پاسکال کوست» در عهد محمدشاه قاجار از این کاروانسرا ترسیم کرده و اینکه آدمیان و شتران در آن رفت و آمد میکنند، نشان دهندة در حال کار بودن کاروانسرا در آن دوره است. به هر حال کتب اصفهانشناسی و سفرنامههای عصر قاجار توجه چندانی به این بنا نشان ندادهاند و به توصیف آن نپرداختهاند. حتی دوست همراه پاسکال کوست، اوژن فلاندن نیز با آنکه چند سطری در توصیف مدرسه چهارباغ نگاشته، چیزی از کاروانسرای آن نگفته است.
دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: محمدمهدی اصفهانی، وقتی کاروانسراهای اصفهان را برمیشمارد، شاید به این دلیل که تازه مرمت این بنا شروع شده بود، آن را در خور ذکر یافته، تاریخچهای از آن را آورده است: «باز غیر اینها چندین کاروانسرای بایر و خراب از زمان صفویه مانده که بیان آن مورث ملامت طبع قائل و سامع و خواننده میگردد. از جمله کاروانسرای بازارچه بلند است که آن دو طبقه و صحن وسیع دارد؛ تمام نهر فرشادی از میان آن میگذرد و در وسط آن مهتابی بر روی نهر ساخته و حجرات زیر و بالا به کمال زیبایی و مقبولی ساخته و پرداختهاند و کاروانسرا چنان مرتب و منقح درست شده که بیننده از وضع بنا و استحکام و صفای آن حیران میشود. کاروانسرا همچنان بیکار و بایر افتاده و در شُرف خرابی بود که در این ایام، نواب اشرف امجدوالا، ظل السلطان، پرتو التفاتی به حال افکند؛ مرمتی فرمودند و به این سبب است که سالیان به جا و قائم خواهد ماند». بنابراین آنچه در روزنامه فرهنگ اصفهان درباره تحولات این بنا ذکر شده، سندی منحصر به فرد است. این روزنامه مهم در همان زمان ظل السلطان، از سال ۱۲۹۶ تا ۱۳۰۸، در اصفهان چاپ میشده است.
وی اضافه کرد: نخستین اطلاعات روزنامه فرهنگ از این قرار است: «یکی از بناهای عالیه اصفهان که سالها خراب افتاده بود و روز به روز بر خرابی آن میافزود، کاروانسرا و بازارچة طویلی است معروف به «بازارچه بلند» که متصل به مدرسه «مادر شاه» و از بناهای شاه سلطان حسین صفوی «طاب ثراه» است.
رجایی گفت: بعد از هجوم افاغنه به اصفهان در سنة ۱۱۳۴ هجریه و انقراض دولت قویمة صفویه، این کاروانسرا و بازارچه تا این زمان خراب و بایر افتاده، متوالیاً خرابی آن زیاد میشده است؛ چنان که از شدت انهدام، قریب به انعدام بود و از آن زمان تا این اوانِ سعادت اقتران، هیچیک از سلاطین ایران و حکام این سامان در مرمت آن بنای عظیمالبنیان اقدامی نکرده و در صدد اصلاح خرابیهای آن برنیامده بودند.
وی ادامه داد: مقصود ظلالسلطان از صرف آن هزینهها این نبود تا بنایی از آثار گذشتگان را احیا یا تماشاگهی برای خاص و عام برقرار کنند. بلکه قصد داشت محل جدیدی برای اسکان قشون نظامی فزاینده خود بیابد. ظلالسطان ۲۱ هزار سرباز خود را در میدان نقش جهان، میدان چهارحوض، میدان توپخانه و جاهای دیگر جای داده بود، اما هنوز هم محل جدید میخواست، پس کاروانسرا و بازارچة همراه آن را به سواره نظام فتح اختصاص داد.
احیای کاروانسرای عباسیدکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: پس کاروانسرای چهارباغ احیا شد و کاربری نظامی یافت. میتوان گفت از آن پس تا سال ۱۳۰۲ شمسی، که سلطان سیدرضا، نقشه اصفهان را کشید و نام محل را «سربازخانة لشکر جنوب» نوشت، این محل کاربری نظامی داشته است. نهادن نام «فتح آباد» و سپس «آمادگاه» نیز بر خیابان روبهروی آن به همین مناسبت بوده است. عکس سربازان ظلالسلطان در حیاط آن عمارت در کتاب «ظلالسلطان» دیده میشود.
وی ادامه داد: در زمان نگارش کتاب آثار ایران، یعنی اواخر عصر رضاشاه، نویسنده، این کاروانسرا را «بسیار صدمه دیده و رو به ویرانی» میبیند. همچنین میافزاید که این کاروانسرا «توسط ظلالسلطان به فروش رسیده و اخیراً مالکیت آن به دولت بازگشته است». گویا در آخرین سالهای پیش از تبدیل شدن به هتل، آنجا اصطبل و محل جمعآوری زباله شده بود؛ نیز در زمانی به صورت انبار قند و شکر از آن استفاده میشده است.
رجایی افزود: در سال ۱۳۳۰ شمسی روزنامه چهلستون با سلسله مقالاتی به نام «از شاه سلطان تا سید العراقین» حوادث چند دهه اخیر مدرسه سلطانی و موقوفات آن را، که به دست سید العراقین و فرزندانش افتاده بود، بررسی کرد. محمد صدرهاشمی، سردبیر روزنامه، درباره تولیت مدرسه و موقوفات آن مینویسد: «در اواخر دوره قاجاریه، در یک نزاعی که بین طلاب مدرسه و آقایان پا قلعهای رخ داد، به تصاحب و تملک آقایان درآمد و از آن تاریخ به بعد موقوفات مدرسه در تملک مرحوم سیدالعراقین درآمد و تا حالا که به قانون ارث در تصرف آقازادة آن مرحوم ضیا مدرس پور میباشد».
وی ادامه داد: روزنامه سپس شرحی از موقوفات مدرسه میدهد و اینکه موقوفه مرغ ملک به دست موقوفه خواران افتاده بود و به کوشش و جدّیت مرحوم سید حسن مدرس دوباره به مدرسه بازگشت؛ نیز از ادعایی که در زمان پهلوی اول درباره کاروانسرا و بازارچه شده بود یاد میکند: «یکی دیگر از رقبات مهم موقوفة مدرسه چهارباغ بازارچه بلند و کاروانسرای متصل به آن است. اما (این دو رقبه) مدتها مورد کشمکش و گفتگو بود و یکی از تجار حریص و طماع اصفهان موسوم به «مثقالی»، که طمع او از خروار و تن هم متجاوز بود، ادعای مالکیت مینمود و با در دست داشتن اسناد پوچی میخواست این موقوفة عظیم را ببلعد.
دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: مدتها عدلیة اصفهان و تهران گرفتار این کشمکش بود و مثقالی حاضر نبود بازارچة بلند و کاروانسرای ضمیمة آن را به تصرف وقف بدهد». روزنامه ادامه میدهد که بالاخره دادگستری رأی به موقوفه بودن آنها داد. بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ تولیت مدرسه و موقوفات به فرزند ارشد سید العراقین به نام «مصطفی سید العراقین» رسید، اما در زمان مدیر کلی اوقاف «خان ملک یزدی» تولیت از دست مصطفی خارج شد و بعد از مدتی کشمکش در زمان وزارت فرهنگ زنگنه تولیت به «ضیا مدرسپور» رسید.
وی گفت: در اسفند ۱۳۳۶ شمسی سرنوشت جدیدی برای این کاروانسرا رقم خورد؛ ماجرا را از زبان روزنامه مجاهد چاپ اصفهان بشنوید: «طبق قراردادی که بین اوقاف استان دهم و آقای مدرسپور متصدی موقوفه از یک طرف و آقای دکتر مشرف نفیسی، مدیر عامل شرکت بیمه ایران، منعقد گردید، شرکت بیمة ایران در محل سرای فتحیه، آمادگاه سابق، یک هتل مجهز به سبکنوین بنا خواهد کرد.
رجایی ادامه داد: به موجب این قرارداد که روز ۲۵ اسفند به امضا رسید، سرای فتحیه برای مدت شصتسال به شرکت بیمه ایران اجاره داده شد و شرکت بیمه، در مقابل پنج میلیون ریال به طور پیش قسط، یکجا در اختیار اداره اوقاف گذارده. از این محل آقای ملکوتی، رئیس اداره اوقاف، چند دبستان ساختمان نموده و به اداره فرهنگ واگذار خواهد کرد. بنای هتل مذکور با نظر اداره باستان شناسی در آینده نزدیک شروع خواهد شد.»
وی اضافه کرد: در آن سالها اصفهان از لحاظ داشتن مهمانخانة مرتب وضع مطلوبی نداشت. «عبدالحسین سپنتا» یک سال پیش از آن تاریخ در مقالهای، که توسط روزنامه مجاهد به جاپ رسانید، شرحی در این باره نوشته است: «در اصفهان هتل ایران تور تنها مهمانخانهای است که اغلب مسافرین خارجی در آنجا منزل میکنند. ولی این مهمانخانه دارای اتاقهای مرتب و پاکیزه و محدودی است که در فصول معین سال و اوقاتی که مسافر زیاد به اصفهان میآیند، گنجایش کافی ندارد». او با تشویق سرمایهداران به ساختن هتل استاندار، اضافه میکند «داشتن چنین هتلی آبرو و حیثیت شهری به حساب میآید».
دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: چند ماه بعد از امضای قرارداد، مراسم کلنگزنی هتل شاه عباس انجام گرفت. خبر روزنامه مجاهد در این باره چنین است: «به مناسبت مراسم زدن اولین کلنگ ساختمان هتل مجلل بیمه در خیابان شاه عباس کبیر (سرای فتحیه، آمادگاه سابق) طبق دعوت آقای ناصر میرفندرسکی، رئیس بیمه اصفهان از ساعت ۱۱ صبح امروز تیمسار سرلشکر گرزن، استاندار، جناب آقای دکتر مشرف نفیسی، مدیرعامل شرکت سهامی بیمه، تیمسار مختاری، شهردار، آقایان رؤسای ادارات دولتی، ارباب قلم، اطبا، مدیران کارخانجات و جمع کثیری از طبقات مختلف شهر در محل آمادگاه حضور یافتند.» در این مراسم نفیسی و استاندارد سخن گفتند و در پایان خبر اضافه میشود که: «نقشه این ساختمان به وسیله جناب آقای مهندس فروغی، نماینده مجلس شورای ملی و فرزند برومند سعید فقید محمد علی فروغی، نخست وزیر اسبق ایران، تهیه گردیده است».
وی اظهار کرد: گویا از همان زمان زمزمههایی در مخالفت با این امر آغاز شده بود. روزنامه مجاهد در سال ۱۳۳۹ در مقالهای بیانیه گونه چنین تیتر زد: «ما خرابی خیابان شاه عباس کبیر را ضروری میدانیم» و ادامه داد: «چون این اواخر شهر تاریخی اصفهان موردنظر جهانگردان و مستشرقین گیتی قرار گرفت و هر روز عدة کثیری به این شهر هجوم میآورند و از لحاظ نداشتن مهمانخانة آبرومند که بتواند آسایش این جهانگردان را فراهم کند، موجود نبود. بنا به این امر ملوکانه قرار شد یک مهمانخانة بسیار مجلل آبرومند در اصفهان ساخته شود. از این رو شرکت سهامی بیمه پیشقدم این امر خطیر گردید و هیأت برای رسیدگی به اصفهان گسیل داشت. ابتدا ساحل زایندهرود و باغ پنبه موردنظر واقع شد. به عللی که فعلاً بحث آن را در اینجا زائد میدانم، قرار شد این مهمانخانه با شکوه در اول خیابان شاه عباس و در محل آمادگاه ساخته شود. البته در این مورد اختلافاتی هم پیش آمد کرد، ولی بالاخره نظر کارشناس باستانشناسی، مسیو گدار، بر این قرار گرفت که در محل فعلی ساخته شود و نظر داد که هیچگونه آسیبی هم به مدرسه چهارباغ وارد نخواهد شد. مدت یک سال و نیم است که ساختمان آن شروع شده و قرار بوده که آخر امسال قسمتی از آن تحویل گردد. بنابر قولی قرار است پذیرایی از علیا حضرت ملکه الیزابت دوم ملکه انگلستان، در این مهمانخانه به عمل آید.».
رجایی ادامه داد: نویسنده، که گویا خود یکی از کارگزاران شرکت بیمه است، اضافه میکند که خیابان روبهروی هتل مناسب نیست و پیشنهاد نمود خیابان، هشت متر گشادتر شود. سال بعد روزنامه مجاهد در مقالهای از ساخت هتل انتقاد کرد: اطراف مدرسه چهارغ رو به جنوب قبلاً باغ و محل تفریح طلاب و شاه صفوی بوده و درهای جنوبی مدرسه گواه آن است، «حال به جای اینکه اقدامی میکردند و برای نمایش عظمت این بنای عظیم و عجیب با هر تدبیری بود به صورت اولیه برمیگرداندند با کمال بیسلیقگی یک سمت آن را هم با کوهی از آهن و سیمان گرفتهاند».
وی اظهار کرد: شاید به دلیل همین انتقادها بود که شرکت بیمه ایران تصمیم گرفت در مرداد ۱۳۴۱ بیست نفر از روزنامهنگاران تهران را به خرج خود به اصفهان آورد و اقدامات خود را برای آنها توضیح دهد. آنها از فرودگاه یکراست به مهمانسرای شاه عباس کبیر رفته، در آنجا از ۴۰ دستگاه سوئیت آماده شده بازدید کردند و مشرف نفیسی، مدیرعامل شرکت بیمه ایران، توضیح داد: «چون در محافل مختلف درباره هزینه مهمانسرای شاه عباس مطالبی دور از حقیقت گفته میشود، خواستم که آقایان از نزدیک هم ساختمان آن را که با اسلوب و معماری قدیم ایران بنا شده ببینند».
دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان گفت: سپس به ذکر تاریخچة کار و اینکه این محل در اجارة ۶۰ ساله اداره اوقاف است پرداخته، افزود: «ضمناً با اجاره بهای آن اداره فرهنگ محل تاکنون چهار باب دبستان بنا نموده است و شروع به ساختمان کرده. در ساختمان این مهمانسرا سعی شده است هنر و ذوق و فن و ظریف کاریهای ایرانی اساس کار تزئین بنا قرار گیرد. این هتل دارای ۱۷۰ دستگاه ساختمان پذیرایی است که فقط ساختمان ۴۰ دستگاه آن پایان یافته و بقیه تا سال آینده آماده بهرهبرداری خواهد شد. تا به حال ۲۶ میلیون تومان صرف هزینة این هتل شده و با دستگاههای تهویه و شوفاژ و سایر وسایل تکمیل این رقم به ۴۰ میلیون تومان خواهد رسید.»
رجایی اضافه کرد: مدیرعامل بیمه سعی کرد به نوعی اثر انتقادات را کم کند و سپس قول داد تا دوم آبانماه، که شاه و ملکه هلند به اصفهان میآیند، هتل تکمیل شود و این دو، نخستین مهمانان هتل باشند. اما تصرف در یک بنای تاریخی مسألهای نبود که علاقهمندان به آثار تاریخی به راحتی از آن بگذرند. تندترین حملات به این عمل از سوی نویسنده کتاب تاریخچة اوقاف اصفهان، عبدالحسین سپنتا، انجام شد.
انتقاد به روند مرمت هتل عباسیوی ادامه داد: سپنتا در مقالهای تحت عنوان «کاروانسرای صفوی اصفهان را چگونه خراب کردند» در مجلة ارمغان به تاریخ فروردین ۱۳۴۲ نوشت: «یکی از این جنایات در سالهای اخیر در اصفهان رخ داده که میل دارم شرح آن را برای ثبت در تاریخ نوشته و محفوظ بماند». او این عمل را مخالف قانون عتیقجات دانسته بعد از شرح تاریخچهای از این کاروانسرا میافزاید: «این کاروانسرای تاریخی، که در مرکز شهر اصفهان تنها کاروانسرای مزین با کاشی از عهد صفوی و بهترین نمونه آن برای بازدید جهانگردان بود، قسمتی را خراب و بدون رعایت اصول و سبک تاریخ، چند میلیون صرف پول هتل مدرنی در آنجا برپا ساختند.» عبدالحسین سپنتا دو عکس از این کاروانسرا را در ضمیمة مقاله خود چاپ کرده که ایوانها و طاقنماهای جبهة جنوبی کاروانسرا تراشیده شده بود و زیر آنها افزوده است: «منظرة کاروانسرا بعد از خرابی شرکت بیمه».
دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: محور دیگر مخالفت سپنتا آن بود که «تمام اثاثیه و لوازم این مهمانخانه را که در پایتخت صفوی بنا شده از اروپا وارد کردند، حتی کاشی و قالیهای آن را هم که اصفهان مرکز این دو صنعت قدیم ایرانی میباشد». دیگر آنکه هزینة این کار سرسامآور است: «هزینه ساختمان این هتل ۴۰۰ میلیون ریال است در صورتی که با این پول میتوانستند پنج هتل در پنج نقطه ایران بسازند».
وی افزود: سپنتا درباره قیمت اجاره و انتخاب محل نوشت: «به علاوه، محل هتل بیمه اصفهان که زمین وقف بوده آن را شصت ساله به مبلغ بسیار هنگفتی اجاره کردهاند؛ در صورتی که اگر میخواستند میتوانستند با کمتر از این مبلغ اجاره، در ساحل زایندهرود در بهترین نقاط مصفای اصفهان اراضی وسیعتر از محل کاروانسرای مادر شاه خریداری نمایند. و در محلی این بنای عظیم را نسازند که چشمانداز آن مشتی خانههای خراب نیست».
رجایی گفت: نویسنده ادامه میدهد که در انجمن آثار ملی اصفهان، که او خود عضو آن بود، دو نفر با این کار به شدت مخالفت کردند: او و دکتر کارومیناسیان. عبدالحسین سپنتا «آندره گدار» فرانسوی را هم بی نصیب نگذارد و او را بهعنوان کسی که «نقشه خراب کردن و تغییر شکل دادن این کاروانسرا را کشید» نکوهش کرد.
وی تصریح کرد: اما هر چه کار مرمت و احیا پیش میرفت، این کار موافقان بیشتری پیدا میکرد؛ یکی از آنها «رضا گورنگ» بود که چند ماه بعد از مجلة ارمغان پاسخ آقای سپنتا را چنین داد: «معلوم میشود که آقای عبدالحسین سپنتا فقط شاهد مرحله تخریب کاروانسرا بوده و مرحله عمران و اعادة ساختمان بنا را ندیده است». نیز اضافه میکند که کاروانسرا قبل از اقدام شرکت بیمه «به وضع بسیار اسفناکی افتاده و در اثر مرور زمان و عدم مراقبت متصدیان آنچه در پشت نمای داخلی کاروانسرا از گل و خاک ساخته بود تماماً پوسیده و به حال مزبلهدانی افتاده بود و حتی دیوارهای آجری نمای داخلی هم به واسطه ضخامت قشر کاهگلی که هر چند سال یک مرتبه قشری بر قشر قبلی اضافه شده بود و فشار سنگین، بامها در قسمتهایی شکاف برداشته و در بعضی قسمتها انحنایی به میزان اقلاً ده درجه نسبت به عمود پیدا کرده بود. اگر شرکت بیمه ایران به عملیات عمرانی دست نمیزد پنج سال نمیگذشت که به کلی ضلع شرقی سرنگون میشد.
ورد شرکت بیمه برای احداث مهمانخانهدکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان ادامه داد: طرز استفاده از این محل، که انبار قند و شکر بود و همه روزه تعداد زیادی کامیونهای سنگین بار خود را در حجرات آن خالی میکردند، بر سرعت تخریب میافزود. تصمیم شرکت سهامی بیمه ایران دایر بر استفاده از کاروانسرا برای احداث مهمانخانه، آن بنا را نجات داد. اضلاع چهارگانه کاروانسرا را به همان وضعی که روز احداث بنا داشت احیا کرد؛ یعنی هرکجا ممکن بود بنای سابق را حفظ و تعمیر نمود و هر کجا امکان نداشت قسمتهای غیر قابل استفاده را، بدون اینکه یک مو در وضع آن تغییر داده شود، از نو ساخت به قسمتی که امرزوه تمام صحن کاروانسرای سابق به همان سبک زمان صفویه احیا شده و به مراتب از مواقعی که ساخته شده بود مجللتر و دلرباتر و جالبتر است.
وی ادامه داد: آنچه برای احداث مهمانخانه استفاده شده تبدیل حجرات مخروبة پشت نما به اطاقهای مسکونی طبق سلیقه و مقتضیات روز بوده و تصور نمیرود هیچکس مدعی شود که با این عمل به آثار باستانی ایران خیانت شده باشد». نویسنده عکسی نیز از عمارت احیا شده ضمیمة مقالة خود کره است و از خوانندگان خواسته وضع سابق و فعلی را با هم مقایسه کنند.
رجایی اضافه کرد: اما انتقاد از این کار ادامه داشت. عبدالحسین سپنتا، همان مقاله انتقادی را به روزنامه مجاهد داد و این روزنامه آن را با همان نام، در چهار قسمت چاپ کرد. چند ماه بعد سردبیر روزنامه مجاهد خود مطلبی نوشت که «مدرسه سلطانی قریب به انهدام است» و توضیح داد «در پشت گنبد با عظمت مدرسه سلطانی حفر پیهایی تا عمق ده متر برای ساختمان عمارت چند اشکوبه را شروع کردند و همین پی کندنها موجب شد که لطمة شدیدی به گنبد مدرسه وارد ساخت و اینک، پس از پنج-شش سال گنبد به طور محسوسی متمایل به طرف شمال شده».
وی اظهار کرد: کار ساخت هتل عباسی در سال ۱۳۴۵ تقریباً به پایان رسیده بود و در این زمان شرکت بیمه با افتخار میتوانست حاصل چند سال تلاش و سرمایهگذاری خود را به رخ دیگران بکشد و منتقدان را مسحور اتاقهای زیبا، نقاشیهای دلربا و بنای بازسازی شده آن کند. این شرکت دویست نفر از بزرگان اصفهان را به مجلسی در محل هتل دعوت کرد. در این مراسم آقای جلوه، رئیس شرکت بیمه اصفهان، در گزارشی اظهار کرد: «شاید برای شرکت بیمه ایران به مراتب سهلتر و عملیتر بود که، همانطور که گروهی از خردهگیران و منتقدان گفتهاند و میگویند، فیالمثل در کنار رودخانه زایندهرود به بنای مهمانسرا بپردازد.
دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان ادامه داد: اما شرکت سهامی بیمه ایران عمداً یک کاروانسرای قدیمی دروان صفویه به نام کاروانسرای مادر شاه را برای ساختمان مهمانسرا انتخاب کرد تا بدین وسیله هم یک بنای زیبای تاریخی را از خرابی و انهدام نجات بدهد و هم کاروانسرایی را که در ابتدا نیز برای پذیرایی از رهگذران و مسافران ساخته شده به صورت مهمانسرایی بدیع و بی نظیر درآورد تا مشتاقان تماشای آثار هنری شهر زیبای اصفهان سیصد سال بعد از ساختمان کاروانسرا نیز در همان محل مکان راحتی برای استراحت و اقامت داشته باشند و خاطره فراموش نشدنی بازدید از آثار بی مانند هنری اصفهان را با خاطرهای دلپذیر از اقامت در یک کاروانسرای کهن با کلیه وسایل آسایش مدرن در صحن زیبای باغ و پناه منظره خیالانگیز گنبد و منارههای مدرسه سلطانی چهارباغ توأم سازند.
وی گفت: بخش دیگری از هتل، که سالن کنفرانس آن باشد، چند سال بعد در قسمت غرب ساختمان به آن اضافه شد. به هر حال هتل عباسی امروز، بعد از پشت سر گذاشتن تمام انتقادات و تحسینها، در خیابان آمادگاه اصفهان با ۲۲۷ اتاق، سوئیت، تالارهای مجلل و استخر یکی از بهترین مکانهای اقامتی ایران شده است. علاوه بر آن، وجود سالن مخصوص کنفرانس و برگزاری جلسات فرهنگی، به این بنا حیثیتی فرهنگی نیز داده است. امید آنکه همیشه سربلند و پر مسافر باشد.
کد خبر 669287منبع: ایمنا
کلیدواژه: هتل عباسی هتل عباسی اصفهان درباره هتل عکس هتل عباسی اصفهان اتاق های هتل عباسی اصفهان عکس از هتل عباسی اصفهان هتل عباسی اصفهان عکس تاریخ محلی اصفهان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق شرکت سهامی بیمه شرکت بیمه ایران مدرسه چهارباغ روزنامه مجاهد مدرسه سلطانی مقاله ای ظل السلطان زاینده رود هتل عباسی ترین هتل شاه عباس سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۶۳۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصفجهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
اصفهان از گذشته تا کنون، زادگاه هنرمندان زیادی است که با ذوق و خلاقیت، توانستهاند در مسیر عقاید و آرمانهای خود زیباییهای زیادی پدید آوردند؛ آثاری که هر چقدر از خلق آنها بگذرد، باز هم تازه است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر، ارزشمندتر از طلاست و هنرمندان، کیمیاگرانیاند که به خوبی میتوانند با خلاقیت و ابتکار خود، آثاری پدید آوردند که آوازهاش در سراسر دنیا بپیچد؛ اصفهان نیز بهعنوان مهد فرهنگ و هنر، در دل خود فرزندانی پرورش داده که میراث دار فرهنگ، این سرمایه بزرگ ملی شدند؛ چه مرد باشند و چه زن؛ چه هنرمندانی که از نسلهای قدیم هستند و امروز، تجربیاتشان، توشه راه ماست و چه هنرمندان جوانتر که تلاش میکنند با حفظ اصالت و سنت، هنر را به دیدگان هدیه کنند.
رضا بدرالسماء یکی از هنرمندان بهنام نگارگری است که آوازه او فراتر از مرزها نیز پیچیده است که درباره یکی از تجارب متفاوت خود حین نگارگری اظهار میکند: در نزدیکت رین مکان به خانه خدا در حال طراحی بودم و این سعادتی برای من بود؛ نکته جالب اینکه وقتی چشمم به موج جمعیت که دور کعبه حرکت میکرد افتاد، دیدم که این گردش در آنجا به کل گردش عالم برمیگردد و احساس کردم که نگارگری هم از همین گردش دورانی به در خانه خدا اقتباس شده، در واقع در همه عالم و سلولها اینگونه است و همه به دور مبدایی است که از آن جدا شدند، حرکت میکنند تا به آن نزدیک شوند که همان از کثرت به وحدت رسیدن است.
وی ادامه میدهد: اثر «سرآغاز» همان خانه کعبه است که طواف حجاج، دور آن را با نقوش نقاشی ایرانی داریم؛ در واقع از نزدیک دیدم که هنرمندان چطور توانستند هنر نگارگری را خلق کنند و و دیدم که اقتباس آنها از گردش همین جاست.
عیدی بزرگی نصیب من شداین نگارگر اصفهانی همچنین درباره تجربه متفاوت خود در ابتدای سال خاطر نشان میکند: میخواستم سال را کنار شهدا آغاز کنم و همانجا عیدی خود را گرفتم؛ وقتی از تلویزیونهای نصب شده، پیام نوروزی رهبر انقلاب پخش میشد، اثر خود با نام «یا مقلب القلوب» را کنار ایشان دیدم و واقعاً حس خوبی داشتم؛ عیدی بزرگی نصیب ما شد که افتخار بزرگی بود، ما بارها به واسطه آثاری مثل شهدای منا که در راستای انقلاب، خلق شده چند باری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم و ایشان هم هنر را دوست دارند و تاکید دارند با زبان هنر، انقلاب را بیشتر معرفی کنیم و مظلومیت فداییان اسلام از صدر اسلام و رشادتهایی که تا کنون داشتند را با هنر نشان دهیم.
آمنه بدرالسماء، از دیگر هنرمندان اصفهانی و فرزند رضا بدرالسماء اظهار میکند: علاقه زیادی به هنر داشتم با این حال زندگی من در کنار پدرم بی تأثیر نبوده زیرا غیر از تربیت پدرانه، مرا با دنیای هنر آشنا کرد؛ همچنین مادرم پشتوانه بزرگی برای من بود و بیش از اندازه تشویقم میکرد، همچنین مشکلات را طوری مدیریت میکرد تا پدرم در آرامش بتواند به کار خود برسد.
وی میافزاید: اخلاق هنرمندان باید بسیار لطیف، مهربان و پر از عشق باشد و معمولاً احساس خود را با اثر خود بیان میکنند؛ افتخار داشتم در کنار پدرم باشم و ایشان اینقدر بزرگمنشانه از اصالت و سنتهای ایرانی بودن، فرهنگ و اصفهان برای من گفتند که از بچگی، زیست هنرمندانه داشتیم.
این هنرمند ادامه میدهد: پدر خیلی علاقه داشتند که باید رسالت خود را به نوعی تمام کنیم و به من میگفتند که به عنوان یک بانوی هنرمند، باید فضای ذهنی خود در حالی که سنتها را حفظ میکنی، به تصویر بکشی، در عین حال با مخاطبی که همسن یا متعلق به نسل بعد از تو است ارتباط برقرار کنی.
مکتبی شایستهتر از اصفهان نیستاحمد مراتب، پیشکسوت آواز نیز در خصوص پیشینه موسیقی در اصفهان اظهار میکند: مکتب آواز اصفهان و شیوه یا سبک، هرکدام معانی و ترجمان خود را دارد و بسیار زمان میخواهد تا دربارهاش صحبت کنیم اما اگر قرار باشد روزی درباره آن حرف بزنیم، مکتبی شایستهتر از اصفهان نیست.
وی ادامه میدهد: اصفهان از دیرباز حرفی برای گفتن داشته و مفاخر بزرگی را به عرصه موسیقی ایران و خارج از ایران معرفی کردهاست؛ از زمان سید رحیم اصفهانی و شاگردان ایشان، مرحوم سید حسین ساعتساز، مرحوم حاج اصفهانی که استاد من هم بودند و که هرکدام ستاره درخشانی در فرهنگ و هنر و آواز اصفهان به حساب میآیند.
این پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: الان هم اساتید زیادی در اصفهان داریم که جزو برجستهترین استادان ایران هستند و در رشتهها گوناگون، چه آواز و چه ساز، فعالند؛ امیدواریم شایستگی این را داشته باشند که جا پای بزرگان بگذارند و عظمتی که اصفهان در فرهنگ و هنر، مخصوصاً موسیقی داشته است، حفظ و به آیندگان بسپارند.
تاج سر آواز ایرانمراتب با بیان اینکه اخلاقمداری برای یک هنرمند، بسیار مهم است، میگوید: استاد تاج، یکی از نوادر اساتیدی است که شخصیت اخلاقیاش با وجود اینکه پهلوان آواز بود، زبانزد بود؛ همین بود که شاگردان را به سوی خود جذب میکرد، از ۱۲ سالگی و مدت ۱۸ سال حتی در سفر، در رکاب او بودم و از حضورش استفاده کردم؛ اخلاق، منش و انسانیت او بزرگترین شایستگی او بود.
وی ادامه میدهد: بارها گفتهام که تاج، تاج سر آواز ایران بود اما بابت این تاج، از کسی باج نگرفت و هیچ تفاخری نداشت؛ من حتی یک غیبت از او نشنیدم و همه شاگردان شیفته اخلاق او بودند؛ اخلاق نیک با همه مردم، مسئله مهمی برای کسانی است که میخواهند در عرصه هنر ماندگار شوند.
پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: حدود ۲۰ سال قبل، در راستای آوازهای آئینی، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا اذان و دعاها با لحن موسیقی ایرانی ادا شود، زیرا در قدیم افرادی که اذان گوش میکردند رادیو نداشتند که بخواهند از لحن عرب استفاده کنند و آقایان دماوندی، تاج از جمله افرادی هستند که در این عرصه صحبت کردند، همچنین سید جواد ذبیحی که دعاها و ادعیه را با آوازهای ایرانی خواند و این والاترین خدمت ایشان بود.
اذان گفتن در کعبه، به سبک شیعیانمراتب با اشاره به اینکه سال ۱۳۵۴ و عید غدیر، در حال خواندن اشعاری در حضور چندی از علما و اصفهانیها که مقابل خانه کلبه و ناودان طلا دور هم جمع میشدند بودم، ادامه میدهد: آن شب امام موسی صدر، مهمان شاه عربستان بود و در عین طواف صدای من را شنید، فردای آن روز از ایشان دعوت کردیم که به هتل ما بیاید و موقع رفتن گفت که فردا، تمام سلاطین و پادشاهان اسلامی وارد خانه کعبه میشوند و خانه خدا با گلاب قمصر اصفهان عطرآگین میشود، میخواهم صحبت کنم بر بام کعبه اذان بگویید؛ خلاصه که مسئولین، موافقت کردند و بعد از برنامهها از جمله قرائت قرآن توسط عبدالباسط، علی رغم تاکید بر ادامه اذان تا «اشهد ان محمد رسول الله»، به طریقه شیعیان و با «اشهد ان علیا ولی الله» اذان گفتم و این بالاترین افتخار من در تمام عمرم بود؛ جالب اینجاست که با توجه به شرایط عربستان، حتی یک نفر هم به این کار من اعتراض نکرد و این از عنایات الهی بود.
وی در پایان میگوید: امیدوارم نام اصفهان همانطور که شایسته است به عنوان یک کلان شهر و حتی جهان شهر، به افتخار و بزرگی برده شود.
به گزارش ایمنا، تکریم و معرفی هنرمندان، مخصوصاً دیار هنرخیز اصفهان، وظیفه همه ماست؛ هنرمندانی که در هر شرایطی، ذوق و هنر خود را حفظ و تلاش کردند تا به بهترین شکل ممکن، آن را به مردم هدیه کنند و این دیار کم ندارد از این بزرگمردان عرصه فرهنگ و هنر…
کد خبر 748629